در برخی از آیات قران آمده است که ما بهترین اعمال مکلفین را پاداش می دهیم آیا این به این معناست که اعمال خوبشان پاداش ندارد و تنها بهترینش پاداش دارد؟؟

اولئک الَّذِینَ نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا وَ نَتَجَاوَزُ عَن سَیَاتِهِمْ فِى أَصْحبِ الْجَنَّةِ وَعْدَ الصّدْقِ الَّذِى کَانُوا یُوعَدُونَ (احقاف : 16)

اینانند کسانى که در میان بهشتیان، بهترینِ آنچه را انجام داده اند از ایشان (به خوبى) خواهیم پذیرفت، و از گناهان کوچکشان در مى گذریم؛ وعده ى راستین را که بدان وعده داده مى شده اند (انجام مى دهیم)

اینجا" احسن ما عملوا"- که بهترین اعمال شایسته مؤمنان است مورد قبول واقع شده، و آیا اعمال نیک فروترشان مورد قبول نیست؟ پاسخ این است که نخست اعمال برتر و نیکوتر پس از مرحله انجام وظیفه شرعى قابل قبول است، یعنى مقام عمل را نزد خدا بالا مى برد، ولى اعمال فروترشان که نقصانى در آنها وجود دارد تنها انجام وظیفه است بدین معنى که مقامى بر آنها نمى افزاید و کم و کاستى هم در آنها ایجاد نمى کند؛ و مهمترش این است که اصولًا زیباترین اعمال مؤمنان در انعکاسشان به روز رستاخیز و در ملکوتشان پاداش آنان است، و کل پادشهاشان بر مبناى نیکترین اعمالشان مى باشد و نه دو گونه که اعمال نیکوترشان نیکوتر و اعمال کمترشان کمتر باشد، و اعمال فروترشان، چنان که اشاره شد، تنها مانع از عذابشان مى باشد، ولى پاداش نیکشان همان بر مبناى نیکترین اعمال است، و آیاتى مانند (9: 121) و (24: 38) و (29: 7) و (39: 35) و (46: 16) دلیل بر همین مطلب است که پاداش نیکان به میزان نیکترین اعمالشان مى باشد، و این خود مقتضاى مزید رحمت ربانى است نسبت به این شایستگان، و اما معذبان و جهنمیان، آیا عذابشان نسبت به اعمال بد و بدترشان عمومیت دارد؟ پاسخ این است که نخست به مقتضاى عموم آیه" و رحمتى وسعت کل شى" رحمت پروردگار شامل آنان نیز مىشود که از جمله همین بخشش سیئات کوچکتر آنان است، و تنها به خاطر بزرگترین سیئاتشان عذاب مىشوند که آیه خصوصىاش (41: 27) است" و لنجزینهم اسوءَ الذى کانوا یعملون" که جزاى حتمى بدکاران تنها به بدترین اعمالشان است که در نتیجه از اعمال ناپسند دیگرشان صرف نظر مىشود، البته به شرط آنکه ظلم نباشد، و اینکه بر حسب آیاتى چند کفار چنانکه بر ترک اصول معذّبند بر ترک فروع نیز چنانند باید گفت مقصود اصول و فروع بزرگ است. اما کوچکترهاشان مخصوصاً در فروع واجب یا حرام به دلیل این آیه و مانند آن مستثنى است.

در هر صورت آیه مورد بحث رحم ویژه پروردگار است نسبت به شایستگان در دو بُعد که بعد دومش گدشت از گناهان کوچکشان مىباشد، و آیه (41: 27) درباره ناشیستگان است که آنها هم اینگونه مورد رحمت پرودگار قررا مىگیرند که واجبات و محرمات کوچکشان معفوّ است.

روى این اصل باید گفت که خدا نه نسبت به اینان و نه آنان بر میزان عدل پاداش نمى دهد، بلکه بر میزان فضل و رحمت است، جز آنکه رحمتش نسبت به شایستگان بىنهایت و نسبت به دیگران محدود است به این حد که با گذشتن از بعضى گناهانشان ستمى به شایستگان روا نشود، و روى این اصل سه بعد از ابعاد عذاب نسبت به معذبان منفى است: عذاب عادلانه، و مهمتر از این عذاب ظالمانه محدود و در آخر کار عذاب ظالمانه غیر محدود، ولى با کمال تأسف این جریان سومین مشهور است که جهنمىهایى که هرگز شایستگى بهشت ندارند عذابشان بى پایان است!

منبع : تفسیر ترجمان فرقان آیت الله محمد صادقی تهرانی