در این آیه مومن آل فرعون می گوید که اگر موسی در ادعای رسالتش دروغ بگوید به زیان خود اوست، حال جاى این سوال است که دروغ مدعى رسالت تنها علیه خود او نیست، بلکه به زیان کسانى هم که او را تصدیق می کنند هست که آزادیشان را در حدود دعوى رسالتش بر خلاف حقیقت سلب مى کند. پس جواب چیست؟

وَقَالَ رَجُلٌ مُؤْمِنٌ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ یَکْتُمُ إِیمَانَهُ أَتَقْتُلُونَ رَجُلًا أَنْ یَقُولَ رَبِّیَ اللَّهُ وَقَدْ جَاءَکُمْ بِالْبَیِّنَاتِ مِنْ رَبِّکُمْ وَإِنْ یَکُ کَاذِبًا فَعَلَیْهِ کَذِبُهُ وَإِنْ یَکُ صَادِقًا یُصِبْکُمْ بَعْضُ الَّذِی یَعِدُکُمْ اِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ کَذَّابٌ(غافر:۲۸)

و مردی مؤمن از خاندان فرعون - در حالی که ایمان خود را (از آنان) نهان می‌داشت- گفت: «آیا مردی را می‌کشید (تنها به این جرم) که می‌گوید پروردگار من خداست‌؟ و به‌راستی برایتان از جانب پروردگارتان دلایل آشکاری آورده و اگر دروغگو باشد دروغش به زیان خود اوست و اگر راستگو باشد (دست کم) برخی از آنچه به شما وعده می‌دهد به شما خواهد رسید. همانا خدا کسی را که زیاده‌رو بس دروغزن است هدایت نمی‌کند.

در این آیه دلیلى روشن بر حقانیت حضرت موسى علیه السلام آورده که از جمله: اگر دروغ گوید به زیان خود اوست، حال جاى این سئوال است که دروغ مدعى رسالت تنها علیه خود او نیست، بلکه به زیان کسانى هم که او را تصدیق مى کنند هست که آزادیشان را در حدود دعوى رسالتش بر خلاف حقیقت سلب مى کند؟ پاسخ این است که اگر هم برخلاف دعوى او رسالتى در کار نباشد، در این زمینه زیان و خطرى با حجت به دیگران نمى رساند، زیرا بر حَسَب آیاتى چند پذیرش این مدعى دروغین رسالت- که هیچگونه دلیلى بر رسالتش ندارد- به عنوان رسول هرگز قابل قبول نیست، بنابراین زیان دعوى دروغین رسالت نخست علیه خود مدعى است و نسبت به دیگران نیز چون بر خلاف حجّت ربانى است زیان ربانى در کارنیست، بلکه پیروان پیامبر دروغین اند که بدون هیچ دلیلى رسالتش را پذیرفته اند. و اما اگر رسالتى در کار باشد- که هست- و موسى علیه السلام- معاذاللَّه- به دروغ مطلبى را به خدا نسبت دهد، قطعاً از جانب حضرت حق سبحانه و تعالی رسوا خواهد شد، چنانکه در آیه (۶۹: ۴۶) چنین جریانى در مورد پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه و آله مطرح شده، که بحث آن قبلًا آمده و در جاى خود نیز خواهد آمد. اینجا روایتى از حضرت امام رضا علیه السلام همچون ادعاى مؤمن آل فرعون آمده که به زندیقى که منکر خدا و آخرت بود، فرمود: اگر حسابى در کار نباشد ما و شما یکسانیم، و پرستشهاى ما هم زیانى به ما نمی رساند، ولى اگر خبرى باشد شما زیانکارید و ما همواره سود بُرده ایم. در جمع مدعى رسالت از دو حال خارج نیست: یا دروغگو است و یا راستگو، در صورت نخست این دعوى به خودى خود فضاحت بار است، زیرا سخنانى غیروحیانى دچار تناقض و تضاد بسیار است، و این دعوى به زیان خود مدعى خواهد بود، و در صورت دوم که راستگو باشد چنانکه" و قد جاء کم بالبینات من ربکم" درباره موسى علیه السلام و" لو تقوّل" (69: 46) در مورد پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه و آله آمده، اینجا هم اگر بر فرض محال سخنى به دروغ از خدا نقل کند افزون بر جریان گذشته به طریق اولى بر خداست که او را رسوا کند، چون این بیّنات رسالت که امانت رسالتى را در وى تثبیت کرده، اگر از آن تخلفى شود مقتضاى عدالت و رحمت الهى این است که او را دو چندان رسوا کند، روى این اصل هنگامى که در بینات رسالتى کاوش و نگرشى عمیق گردد، نخست رسالت ساقط است، و در ثانى این رسالت باید تمامى رفتارها و گفتارهاى رسول را وحیانى سازد، پس" فعلیه کَذِبه" ابتدا زیان رسالت دروغین را متوجه خود مدعى رسالت مى داند- و نه مکلفان- زیرا حق و باطل براى آنان همچنان روشن است، و اگر کسانى هم زیر بار رسالتهاى دروغین روند یا معاند و یا تقصیر کارند، و زیانشان مربوط به رسالت ربانى نیست.


منبع : ترجمان فرقان آیت الله محمد صادقی تهرانی