ابراهیم (ع) زمانی که تصمیم به شکستن بتان داشت وقتی مشرکین از او خواستند تا با او به بیرون شهر برای جشن بروند ابراهیم (ع) با آنکه از لحاظ جسمی بیمار نبود در جواب گفت : من بیمارم . آیا ابراهیم (ع) دروغ گفته است ؟ 

فَنَظَرَ نَظْرَةً فِی النُّجُومِ - فَقَالَ إِنِّی سَقِیمٌ - فَتَوَلَّوْا عَنْهُ مُدْبِرِینَ (صافات : ۸۸ تا ۹۰)

پس (آن‌گاه) نظری (ظاهری) در ستارگان افکند.پس گفت: «من به‌راستی بیمارم!»-پس پشت‌کنان از او روی برتافتند!

در جریان رهسپار شدن نمرودیان به بیرون شهر براى برگذارى عیدشان که طبعاً ابراهیم علیه السلام هم بایستى به همراهشان روان گردد حضرتش به دو منظورِ - عدم شرکت با آنان و نیز شکستن بتان در غیابشان - چارهاى بَس لطیف اندیشید، زیرا در انتظار چنین موقعیتى بود که بتها را یکسره سرنگون سازد، چنانکه در آیه (۲۱: ۵۷) به آنان فرمود: به خدا سوگند پس از آنکه شهر را ترک گوئید بتهاتان را زیر و زبر خواهم کرد، اکنون این فرصت بدستش آمده و آیا چه کند که با آنان رهسپار نگردد، اینجا چنانکه در آیات بعدى آمده توریه وار به ستارگان نظرى افکند و آنگاه به اینان گفت: من بسیار بیمارم، و با عذر بیمارى آنان را ترک گفت. و آیا بیمارى با نگرش در ستارگان چه ارتباطى دارد؟ پاسخ این است که اینان از ستاره پرستان بودند، و ابراهیم با هماهنگى ظاهرى که گوئى ستارگان را مانند اینان خدایانى پنداشته، با این نگرش در برابرشان پیامد بیمارى را براى خود ادعا کرد. اما ابراهیم که بیمار نبود، و آیا اینجا دروغى مصلحت آمیز گفت؟ هرگز! بلکه توریه نمود، بدین معنى که ظاهر سخنش بیمارى تن است ولى قصدش از بیمارى، بیمارى روح و وجدان توحیدى اش بوده که با این همه دعوت روشن به توحید ربانى چگونه اینان همچنان بر گمراهى شرک استوارند، و همچنین همانند این توریه که مقصود از بیمارى مرگ مى باشد که من همى خواهم مرد، یا بالاخره در آینده اى بیمار خواهم شد.


منبع : ترجمان فرقان نوشته آیت الله محمد صادقی تهرانی