یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا یَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسَى أَنْ یَکُونُوا خَیْرًا مِنْهُمْ وَلَا نِسَاءٌ مِنْ نِسَاءٍ عَسَى أَنْ یَکُنَّ خَیْرًا مِنْهُنَّ ... (حجرات :11)

هان ای کسانی که ایمان آوردید! نباید گروهی (از مردان) گروه دیگر را مسخره کنند؛ شاید آنها از این‌ها بهتر باشند. و نه زنانی، زنانی (دیگر) را (مسخره کنند) شاید آنان از اینان بهتر باشند

از آغاز این سوره تا آیه (18)، ده نهى و چهار امر مى بینیم که از جمله مناهى، نهى از مسخره کردن است، در آیه یازدهم، البته اینجا محور نهى بدترین چهره استهزا مىباشد که مراحل مادونش در آیاتى دیگر بیان شده است، از جمله اینکه اینجا" قوم من قوم" و" نساءٌ من نساءٍ" آمده که به معنى مسخره کردن گروهى و اجتماعى است که مردانى مردانِ دیگر را و زنانى هم دیگر زنان را به باد مسخره گیرند، در حالیکه مسخره کردن مردان زنان را و زنان نیز مردان را هم حرام است نیز مسخره کردنِ هر فردى فرد دیگر را از محرمات مى باشد، ویژگى دیگر نسبت به این محور نهى در آیه این است که شاید آنان از اینان بهتر و برتر باشند، پس علت مسخره چیست؟ با آنکه اگر هم این دو گروه برابر باشند، و یا گروه مسخره کننده بهتر و برتر هم باشند، خدا مسخره کردن را که اهانتى است بدون دلیل کلًا حرام کرده است.

اینجا قوم که در برابر نساء قرار گرفته اند طبعاً به معنى مردان است، و چرا در این جریان مردان از مردان و زنان از زنان به میان نیامده اند؟ زیرا اصولًا مردان زنان را و به عکس نوعاً به مسخره نمى گیرند، که اگر هم مسخره کنند به طریق اولى ممنوع است، اصولًا مسخرهاى بدون جهت عقلانى حرام است، مثلًا در آیه (2: 67) حضرت موسى علیه السلام در پاسخ اسرائیلیان که بدو گفتند: آیا ما را در این کشتن گاو به مسخره گرفته اى؟ فرمود: به خدا پناه مىبرم که از نادانان باشم، با آنکه موساى رسول کجا و این اسرائیلیان نکبت بار کجا؟ که قطعاً اگر اینجا مسخره اى هم بود از شخصى بسیار شایسته نسبت به اشخاصى ناشایسته بود، و این خود دلیل است بر اینکه اصولًا مسخره کردن بدون جهت جهالت است، آرى به عنوان اعتداى به مثل و پاداشى همانند درست است. چناکه در (49: 11) کافران حضرت نوح علیه السلام را در سازمان کشتى به مسخره گرفته بودند، که اصولًا کشتى با این عظمت آنهم در میان خاک و دور از آب خود نادانى است، نوح هم در پاسخشان فرمود: اگر شما اکنون ما را به مسخره مىگیرید، ما نیز شما را در آینده طوفان جهانشمول به مسخره مىگیریم، که این خود تمسخرى است معلل، و اصولًا هر تعدى پاسخى همانند دارد، و در عین حال اینجا هم تمسخرشان از سوى امواج طوفان بوده است و نه سخنى که از حضرت نوح علیه السلام.

در این صورت دیگرى و دیگران را بدون هیچ جهتى عاقلانه به مسخره گرفتن بسى جاهلانه است، زیرا اگر طرف گمراه است کوشش شما که در راه هستید بایستى صد در صد به مصرف راهوارى او گردد، آرى اگر در این میان تعدى به شما کرد اگر شایسته بود پاسخى همانند به او بدهید، و اگر هم با شکیبائى شما وى توقف کند- و بهتر اینکه به راه بیاید- بر حَسَب آیه قرآنى" لهو خیرٌ للصابرین" این خود براى شکیبایان بسى بهتر است، و اگر هم چاره اى جز نابود کردن او نیست، هم او را بدون مسخره نابود کنید، تا دیگران از خطرش همچنان در امان بمانند.

منبع : ترجمان فرقان آیت الله صادقی تهرانی