در آیه ی زیر خطاب به پیامبر (ص) آمده است که بدان خدای جز الله نیست ، مگر پیامبر (ص) وحدانیت خدا را نمی دانسته است؟ ودر آخر نیز مامور به استغفار شده اند مگر پیامبر (ص) گناهی داشته اند؟؟

فَاعْلَمْ أَنَّهُ و لَآإِلهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنبِکَ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنتِ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ مُتَقَلَّبَکُمْ وَمَثْوَئکمْ( محمد : 19)

پس بدان که هیچ معبودى جز خدا نیست؛ و براى کار دنباله دار دشوار رسالتت (از شرّ کافران از خدا) پوششى بجوى، و براى مردان و زنان باایمان (نیز) پوشش بخواه، و خداست که جابه جایى و پناهگاه و جایگاه شما را مى داند.

اینجا در امر «فاعْلَم» اگر تنها رسول خدا و یا با دیگران نیز مأموریت دارد که با حقیقت کلمه توحید آشنا گردد جاى این پرسش است که حضرتش پیش از رسالتش از آغاز درایتش بزرگترین موحد بوده تا چه رسد به زمان این رسالت که بزرگترین رسالتهاى ربانى است. پس چگونه این مأموریت براى او و یا شامل اوست که بداند خدایى جز خدا نیست؟ پاسخ این است که علم و معرفت توحیدى را درجاتى است، و درست است که حضرتش در بالاترین دانش و بینش و معرفت توحیدى است جزآنکه این جریان همچنان تا بى نهایت براى حضرتش تداوم دارد، چنانکه آیاتى از قبیل" فاعبد ربک حتى یأتیک الیقین" (15: 99) این حقیقت را تبیین مىکند، که امر به عبادت و پرستش درباره حضرتش پایانى ندارد، زیرا خدا بى پایان است و معرفتش نیز داراى پایانى نیست، و روى این اصل در مثلث زمان دنیا و برزخ و آخرت- که آخرتش هم پایانى ندارد- وى همچنان مأمور است به تداوم عبادت براى تداوام و مزید معرفت نیز براى عبادت که با این دو بال عبادت و معرفت به سوى شناخت بىنهایت خدا همچنان در پرواز است.

" و استغفر لذنبک و للمؤمنین و المؤمنات" اینجا طلب پوشش است از براى ذنب حضرتش و سپس براى مردان و زنان با ایمان، و ذنب- چنانکه در سوره فتح به تفصیل خواهد آمد- داراى دو معناست: بزرگترین خیرات و بدترین شرور و بدیها، و پیامبر بزرگوار که تمامش همه گونه و در هر حال خیر است وهرگز گناهى نداشته تا براى پوشش آن از خدا درخواست کند. بلکه این خود ذنب عصمت و رسالت قرآنى است که از نظر و تصمیم کافران عاقبتهاى وخیم دنیوى داشت، و پیامبر بزرگوار مأموریت دارد که از خدا درخواست پوششى نسبت به این پیامدهاى خطرناک بکند و چنان هم شد. که" انا فتحنا لک فتحاً مبینا لیغفر لک اللَّه ما تقدم من ذنبک و ما تأخر" با این پوشش ربانى به وسیله فتح مکه هم زیانها و مصیبتهاى گذشته در بوته فراموشى نهاده شد که به معناى رفع است، و هم از پیامیدهاى آینده در اثر این فتح مبین به کلى جلوگیرى شد که به معنى دفع است.

سپس براى حضرتش استغفارى دیگر است که پوششى از حالت فعلى حضرتش با تداوم در عبودیت و معرفتش مىباشد که هم تنزلى نکند و هم در حال ترقى باشد، چنانکه در" اهدنا الصراط المستقیم" درباره حضرتش گذشت، این در رابطه با ذنب حضرتش.

و اما" لِلمؤمنین و للمؤمنات"، اینجا براى مؤمنان ذنب تکرار شده و این خود دلیلى است بر اینکه غفران نسبت به آنان اعم است از گناه که تمام مراحل ذنب و گناه را در بر دارد.

منبع : تفسیر ترجمان فرقان آیت الله محمد صادقی تهرانی