بسم الله الرّحمن الرّحیم

و هو الغفور الرّحیم

نخستین شخصیت مشهوری که در سال نو خورشیدی درگذشت، فقیه مصلح قرآنی، آیت الله العظمی محمد صادقی تهرانی است. این مرجع عالیقدر، فقیه، مفسر و اندیشمند بزرگ شیعه در نخستین روز فروردین در سن 85 سالگی بر اثر سکته قلبی در شهر قم از دنیا رفت.

آیت الله صادقی تهرانی، که به فقیه قرآنی معروف است، فرزند شیخ رضا لسان المحققین اصفهانی، از علمای تهران بود، تحصیلات حوزوی را در زادگاهش آغاز کرد و نزد آیت الله محمدعلی شاه آبادی، از استادان بزرگ فلسفه و حکمت تحصیل کرد و به گفته خودش تا پایان عمر تحت تأثیر او بود.

در حوزه علمیه قم فقه و اصول را نزد آیت الله بروجردی و فلسفه و حکمت را نزد علامه طباطبائی تحصیل کرد، همزمان در رفت و آمدهایش به تهران در درسهای فلسفی میرزا مهدی و میرزا احمد آشتیانی نیز شرکت می جست.

با بازگشت به تهران، از نخستین روحانیانی شد که برای تحصیل به دانشگاه هم رفتند، از دانشگاه تهران دکترای معارف اسلامی گرفت و کتابی هم به نام آفریدگار و آفریده در مورد فلسفه اسلامی بر مبنای قرآن و سنت نوشت و همین کتاب را برای دانشجویان درس داد.

او در اندیشه دینی و فعالیت سیاسی و اجتماعی، شخصیتی متفاوت و منحصر به فرد بود، این تفاوت سرانجام به انزوا و گوشه¬گیری او منجر شد و با آن که از روحانیان برجسته بود و سابقه¬ای طولانی در فعالیت سیاسی و مبارزه با حکومت پهلوی داشت، مرگش بازتاب متناسبی در رسانه های کشور نیافت. شاید این بی¬توجهی رسانه¬ای تا حدود زیادی نتیجه موضعگیری¬های انتقادی آیت الله صادقی تهرانی در قبال مسائل سیاسی، و اجمتاعی و به خصوص به حوزه¬های علوم دینی باشد.

از جمله فعالیتهای سیاسی وی سخنرانی تندی بود که علیه محمدرضا شاه در سالگرد درگذشت آیت الله بروجردی (۱۳۴۱ خورشیدی) در مسجد اعظم قم ایراد کرد و باعث شد که تحت تعقیب قرار بگیرد و به عربستان سعودی بگریزد. ایشان در سالهای پس از انقلاب درباره این سخنرانی گفته بود: «هر آنچه امروزه شما جرأت می کنید درباره شاه بگویید من آن موقع در آن فضای بسته و خفقان روی آن منبر گفتم».

در عربستان در مکه علاوه بر تبلیغ علیه حکومت شاه میان حجاج، به مناظره با علمای وهابی و تبلیغ مذهب شیعه پرداخت و حدود یکصد خانوار سنی مذهب در شهر مکه بر اثر تبلیغات و استدلالهای او به مذهب شیعه گرویدند.

فعالیتهای سیاسی آیت الله صادقی تهرانی در مکه به بازداشت و اخراجش به عراق انجامید، در عراق هم در کنار تدریس در حوزه علمیه نجف، به فعالیت علیه حکومت شاهنشاهی در ایران ادامه داد تا اینکه سرانجام با اخراج گسترده ایرانیان از عراق که پس از درگذشت آیت الله حکیم، مرجع بزرگ وقت شیعیان در سال ۱۳۴۹ آغاز شد، به بیروت کوچید.

او پس از انقلاب خیلی زود از سیاست کنار ماند و با و با وجود گوشه¬گیری از حمله و انتقاد در امان نماند تا اینکه دو بار در سالهای ۱۳۶۶ و ۱۳۶۹ به محل تدریس او در مسجد امام رضای قم حمله شد و به گفته خودش، «مهاجمان دست نشانده با حمله به طلاب علوم قرآن، با سیلی و مشت و لگد به آنان توهین نموده، قرآنها را پایمال کردند».

آیت الله صادقی تهرانی بسیاری از نظرات فلاسفه اسلامی را قبول نداشت و با دیدگاه خاص و متفاوتش، برخی از ارکان اولیه¬ای را که در کتابهای فلسفی در حوزه های علمیه تدریس می¬شد، خلاف برداشتهاى درست عقلى و قرآنى می¬دانست.

نگرشش به قرآن، به گفته خودش، در کل علوم اسلامی باعث اختلاف وسیعی میان او دیگر علمای شیعه و سنی می¬شد. ایشان مبنای اختلافش با بسیاری از نظرات مشهور علمای شیعه و سنی را «آزاد اندیشى و تدبر بدون پیش فرض» در قرآن عنوان می¬کرد. او در فعالیتهای مذهبی¬اش به عنوان یک روحانی هم شیوه متفاوتی با دیگر روحانیان و سخنوران مذهبی داشت و دانشجویان و نسل جوان را بیشتر مخاطب قرار می¬داد.

مهمترین اثر او تفسیر سی جلدی قرآن با نام الفرقان به زبان عربی است که در آن هم، شیوه¬ای متفاوت با دیگر مفسران پیمود و می¬گفت: «در تفسیر کمتر آیه¬اى است که نکته¬اى مغفول یا خطائى مشهود نسبت به آن آیه مبارکه را میان تفاسیر شیعه و سنى متذکر نشده باشیم». وی می‌گوید: به یاد دارم که مرحوم آیت الله العظمی علامه طباطبائی فرمودند تا این تفسیر پایان نیافته کتاب دیگری ننویسم و چنان هم شد.

اعتقاد داشت که بسیاری از علوم رایج اسلامی یا پایه قرآنی ندارد یا ضدقرآن است تا آنجا که اگر قرآن محور اصلى همه علوم اسلامى باشد، بسیارى از نظریات حوزوى مخدوش می شود.

در استنباط احکام شرع، آیت الله صادقی تهرانی، بر خلاف دیدگاه رایج و رسمی، اجماع و عقل را جزو منابع فقه نمی دانست، تنها استدلال بر پایه کتاب (قرآن) و سنت را می پذیرفت و هر نظر فقهی را که مغایر با عقل سلیم، حس، عدل و علم می دانست، یکسره رد می کرد و معتقد بود چنین نظراتی داری پایه قرآنی نیستند و باطلند.

در مورد مجازات سنگسار، نظر آیت الله صادقی تهرانی این بود اولاً سنگسار نیست و ریگسار است و هدف از این مجازات هم اعدام و به قتل رساندن مجرم نیست بلکه تحقیر اوست و جنبه بازدارندگی دارد، بنابراین باید در اجرای آن ریگهایی (و نه سنگ) با اندازه متوسط را به جاهایی از بدن بزنند که موجب قتل نشود و هنگامی که فعل ریگسار صدق پیدا کرد، دیگر ادامه دادنش جایز نیست و باید اجرای مجازات را متوقف کرد. و اینکه مجازات جایگزینی برای سنگسار (ریگسار) وجود ندارد، یعنی نمی¬توان مرتکب به زنای محصنه را به جای ریگسار اعدام کرد یا مجازات دیگری برایش درنظر گرفت و برای اجرای آن هم فقط و فقط باید چهار مرد عادل شهادت بدهند و تحقق چنین شرطی به ندرت در طول تاریخ ممکن می شود!

این فقیه قرآنی، در تفسیر قرآن از روش قرآن به قرآن استفاده می‌کرد و بعد از استاد خود محمد حسین طباطبایی، به نظر می‌رسد تنها کسی بوده که به طور جدی از این روش استفاده کرده‌است.

او در برابر فقه پویا و فقه سنتی که عامه علمای معاصر شیعی برمبنای آنها فتوی می‌دهند، برای صدور احکام برمبنای فقه گویا فتوی می‌دهد. او ارائه دهنده فقه گویا است که در آن تنها قرآن، محور استباط است و سنت قطعیه از عرضه احادیث بر قرآن بدست می‌آید و علم رجال حجت آور نیست و تنها موافقت حدیث با قران ملاک است یعنی بین دو روایت که یکی معتبر ولی خلاف قرآن و دیگری ضعیف ولی موافق قرآن است، روایت دوم مقبول است. و نیز اجماع، شهرت و هر روایتی که خلاف قرآن نباشد در صورتی که معارضی نداشته و از طریق علمای امامیه رسیده باشد، طبق آیه «قل فللّه الحجة البالغة» مقبول است زیرا اگر شارع مقدس با آن مخالف بود حتماً حجتی رسا بر ضد آن برای مکلفان ارسال می فرمود.

برخی فتاوا

تقلید از اعلم چه زنده باشد یا مرده، مرد باشد یا زن، واجب است. زیرا اصل تبعیت از احسن القول است نه چیز دیگر.

تقلید از کسی که روایات را بر قرآن عرضه نمی¬کند یا قرآن را قطعیّ الدّلالة نمی¬داند یا نَسخِ نصوص یا ظواهر مستقرّ قرآن را با حدیث جایز می¬شمار و صرفاً سند صحیح روایت را بر نصوص و ظواهر مستقرّ قرآن مقدّم می¬داند و یا  اجماع یا شهرت را بر نصّ قرآن یا سنّت قطعیّه ترجیح می¬دهد جایز نیست.

بر مکلفان واجب است در حد توان در احکام الهی اجتهاد صحیح کنند و از مراجع خود دلیل خواهی کرده و قانع شوند.

سن بلوغ دختران و پسران برای نماز حدود ۱۰ سال و برای روزه حدود ۱۳ سال است.

نماز و روزه مسافر شکسته نیست.

نماز جمعه با حضور امام عادل واجب است.

بدن کفار و اهل کتاب پاک است.

زکات به کل اموال تعلق می‌گیرد.

اعتکاف در کل مساجد جایز است.

زنان علاوه بر اموال منقول، از اموال غیرمنقول شوهرانشان هم ارث می برند

سیادت از طرف مادر هم منتقل می شود

مشروبات الکلی اگرچه نوشیدنشان حرام است اما نجس نیستند، 

استعمال دخانیات گرچه حرام است اما روزه را باطل نمی¬کند.

بازی با شطرنج حتی بدون برد و باخت حرام است ولی بازی با دیگر آلات مانند پاسور، تخته نرد و... بدون برد و باخت تا آنجا که به ترک واجب و عمل حرام منجر نشود و ایجاد دشمنی نکند جایز است.

اقرارهایی که در زندان در اثر حبس یا ضرب ‏یا تخفیف یا تجرید اخذ گردد هرگز جنبه حقوقی قضایی و شرعی ندارد و نمی‌توان متهم را از این طریق محکوم کرد.

شرکت در انتخابات غیر تخصصی شرعا حرام است.

کودکانی که توسط اشخاص یا خانواده ای بجز والدین خود حضانت می شوند، پس از بلوغ به آنان محرم اند.


تهیه کننده: سید محمد صادق ساداتی