آیا می دانید همیشه علم بهتر از جهل نیست؟

قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ (زمر : ۹)

بگو: «آیا کسانی که می‌دانند و کسانی که نمی‌دانند یکسانند؟»

این پرسش که (آیا کسانیکه مى دانند با کسانیکه نمى دانند برابرند؟) اینجا درباره هر علمى نیست زیرا مثلًا علم گمراه کننده از عدمش هرگز بهتر نیست و اینجا جهل بر علم مقدم است، بلکه علم معرفةاللَّه است، که بر هر علم و جهلى برتر است که" ان اکرمکم عنداللَّه اتقاکم" تنها تقواى بیشتر میزان برترى است، و علمى که خود اصل تقوى است همچون معرفةاللَّه و نیز علمى که راهنماى تقوى و عهده دار عمل به آنست بر سایر علمها تقدم دارد، ولى علم دین که بدون عمل باشد از جهل به آن فروتر است. درباره علومى که نفى و اثباتى نسبت به دین ندارند و داراى سود دنیوى مى باشند، پس از مرحله علم نخستین طبعاً از جهل به آن برتر است و احیاناً براى تحصیل معیشت واجب و براى توسعه اش مستحب است. روى این اصل صرف علم به گونه اى مطلق از جهل مطلق برتر نیست، بلکه برترى علم و غیرعلم تنها در بعد تقوى است و بس. مثلًا کسانى که" یعلمون ظاهراً من الحیاة الدنیا و هم عن الاخرة هم غافلون" (۳۰: ۷) که علم منحصر به زندگى دنیا را مذموم دانسته زیرا پیامدش غفلت از رستاخیز است، اینجا جهل به دنیا که این پیامد را ندارد از این علم برتر است.

شیطان از نظر علم دنیوى و بلکه علم خالى از تقواى اخروى از همگان- به جز معصومان و عالمان مادونشان- برتر است، و آیا این برترى او را از خداپرستان برتر مى کند؟ اینجا حقیقت معناى این حدیث نمودار است که «ما عالمانیم و شیعیانمان متعلمان، و سایر مردمان خاشاک بر روى سیلابند» یا «ما عالمانیم، دشمنانمان جاهلان و شیعیانمان داراى مغز و اندیشه اند» که دانش غیر تقوى را که خود موجب طغیان و گمراهى است به عنوان خاشاک و دشمنى با بیت رسالت و وحى دانسته. در بعد نخستین علم که علم بر مبناى تقوى است در خبر است که «علم سه گونه است: کتاب، سنت و نمى دانم» و درباره علم خالى از دین و علم خالى از ضد دین چنین آمده که «علم را گرچه در چین باشد جویا شوید» ولى علمى که ضد تقوى است از هر جهلى بدتر است.


منبع : کتاب ترجمان فرقان آیت الله محمد صادقی تهرانی