در آیاتی به پیامبر اسلام (ص) امر شده که برای ذنبش استغفار کند آیا «ذنب» چنانکه مشهور است به معنای گناه است؟

فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِکَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ بِالْعَشِیِّ وَالْإِبْکَارِ(غافر:۵۵)

پس صبر کن که به‌راستی وعده‌ی خدا حق (و) پای برجا است و برای کار دنباله‌دارت پوشش بخواه و به سپاس پروردگارت، شامگاهان و بامدادان ستایشگر باش.

«ذَنْبِک» در این آیه که پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه و آله مأمور به استغفار از آن شده، همان ذنب آیه دوم سوره فتح است که:" لیغفرلَکَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنبِکَ وَ ما تَأخّر" و چنانکه خواهد آمد اولًا «ذنبک» تنها یک ذنب است، و ثانیاً از نظر لغت ذنب به معناى گناه نیست، بلکه هر آنچه داراى عاقبتى خطرناک است مى باشد، و رسالت قرآنى حضرتش بزرگترین و خطرناکترین عاقبتهاى دنیوى را در میان جّو کفر و شرک داشته، که در عهد مکى همواره مظلوم و در حال فرار، و در آخر کار در شعب ابى طالب زندانى بود، و سپس بسوى مدینه هجرت کرد که در آنجا هم مشرکان مکى و منافقان و یهودیان مدنى از او دست برنداشتند، و پیوسته به آزارش مى پرداختند، تا به هنگام فتح مکه که کل جزیرة العرب در برابر حضرتش تسلیم شد. ذنب گذشته خطرات مکى و مدنى بود که پیاپى آن حضرت و مؤمنین را مى آزرد، و طلب استغفار نسبت به این خطرات ناچیز گرفتن آنهاست که با پیروزى بزرگ فتح مکه و برگشت به مرکز فرماندهى رسالت آخرین تمام مصائب گذشته در بوته فراموشى نهاده شد، که این (غَفْر) به معناى رفع است، و نسبت به زمان پس از فتح مکه تا رحلت آن حضرت این (غَفْر) به معناى دفع است- که دیگرى خطرى هم نبود- در هر صورت این معناى ذنب از خود قرائن آیات پیداست، که یا مانند عاقبت وخیم دنیوى است چنانکه اینجا و در آیه فتح نمودار است، و این خود بزرگترین طاعات ربانى است، و یا عاقبت وخیم اخروى است که بدترین گناهان است، و در کل قرآن ذنب به یکى از این دو معناست، مثلًا در (۴۷: ۱۹)" و استغفر لذنبک و للمؤمنین"، «ذنبک» همان است که بیان شد، و «للمؤمنین» اعم از هر دو معنى است که یا بى گناه گرفتارند و یا گرفتاراتى گنهکارند.